باران جانباران جان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

```` مانند باران ````

شعری برای دخترم

ای بوی هر چه گل بوی بهار می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گل ِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان ...
16 آبان 1392

تولدت مبارک

روز میلاد تو باران آمد روز میلاد تو بود  که هوا بوی شبنم و شقایق می داد  و خدا می خندید  عطر یاس از در و دیوار هوا می پاشید  و نسیم از تو بشارت می داد  باد بر پنجره پا می کوبید زلف افشان را بید در مسیر تو پریشان می کرد  هر کجا سروی بود به تواضع سر راه تو بر پا می خواست تاکها با تو تبانی کردند غوره ها از تپش قلب تو انگور شدند سرکه ها را خبر آمدنت شیرین کرد برگ ها از سر تعظیم تو می رقصیدند و خزان در قدم شاد تو نقاشی کرد و به تر دستی استاد ازل  شعبده ای بر پا بود  گوشها منتظر  اولین گریه ی شیرین تو بود چشمها منتظر  اولین ساغر سیمای تو بود  روز میلاد تو باز  مثل همواره ...
16 آبان 1392

نگاه تو

                                       چشم هایت                                                                         تمام خاطره هایم را مرور می کند                                                   &nb...
7 آبان 1392

آسمانی

  تا آسمان راهی نیست... - کمی کودک باش و برای آسمانی که دلش   می گیرد دعا کن... - آسمانی باش. چشمهایت را می بوسم   نه برای آنکه زیباست   نه برای آنکه ردی از مهربانیهای خداوند در آن پیداست   نه برای آنکه حرفهای دلت را با من می گویند   نه برای آنکه به وسعت تمام زندگیم آرامش و غرور در آن نهفته است   ...   نه برای این نمی بوسم   چشمهایت را می بوسم   برای آنکه روح مرا به روحت پیوند می دهد   چون دریچه ای به وسعت قل...
3 آبان 1392

دخترم ...

  ... دخترم ای جانم...   دخترم ای شیرین تر از شهد عسل   دخترم صد شعر نو یکصد غزل   دخترم زیباترین رنگین کمان   آفتاب روشن این آسمان   دخترم یک عالمه مهر و وفا   برترین پیمانه جود و سخا   دخترم گلدان گلهای بهار   دانه ی یاقوت زیبای بهار   دخترم بر درد بی درمان شفا   یک ملک در ظاهری انسان نما   دخترم الماس انگشتر نشین   شاهکاری نیست زیبا تر از این     q`    ...
30 مهر 1392

باران چه حرف های می زنه

  (بابا)-(ماما - مامان)-(دادا -داداش)-(بیبی همون بچه یا نی نی به انگلیسی)-(با-اسمش باران)-(دایی)-(عمه که خیلی سریع گفته می شه)-(پیشی)- (بیا- یعنی بیا بغلم کن)-(اند که همون قنده  (اب که همون آب که وقتی تشنش میشه)-(حم همون حموم که خیلی دوست داره)-(نه)-(هپیش که هنوز هم نفهمیدیم معنیش چیه)-(مه مه غذا) (بس)-(بد)-( ماست)       ...
30 مهر 1392

مادر بزرگ خوبم

  مادر بزرگ وقتی اومد خسته بود چارقدشو دور سرش بسته بود صدای کفشش که اومد دویدم دور گلای دامنش پریدم بوسه زدم روی لپاش تموم شدن خستگی هاش . . ...
30 مهر 1392