باران جانباران جان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

```` مانند باران ````

سیزده بدر 1391

بهارم دخترم از خواب برخیز شکرخندی بزن شوری برانگیز گل اقبال من ای غنچه ناز  بهار آمد تو هم با او بیامیز بهارم دخترم آغوش واکن  که از هر گوشه گل آغوش واکرد  زمستان ملال انگیز بگذشت بهاران خنده بر لب آشنا کرد  بهارم دخترم صحرا هیاهوست  چمن زیر پر و بال پرستوست    کبود آسمان همرنگ دریاست کبود چشم تو زیباتر از اوست  بهارم دخترم نوروز آمد تبسم بر رخ مردم کند گل  تماشا کن تبسم های او را  تب...
26 مهر 1392

آرزو

  آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد   . ...
26 مهر 1392

چشم تو

      چشم تو دریای من است که به امواج نگاهت همه گاه   رنج بی مهری ایام ز دل می شویم   خنده هایت همه چون غنچه ی گل     که از آن   عطر گل های گلستان بهشت   را به جان می بویم   شوق دیدار تو ای دخترکم   همه گاه آن نوایی ست که در سختی عمر    دل من را به تپش می خواند ...
26 مهر 1392